5 Thanking/Gratitudeتشکر و قدردانی
ZirNevis | Episode 5
TranscriptConversations and Excercises
مهمانان در حال خداحافظی با ميزبان هستند.
Preparation: Drag and Drop
1) اینا حساب نیست.
2) باید رفع زحمت کنیم.
3) این حرفا چیه؟
4) تشریف آوردید.
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
یک ظرف شکسته.
لوله آب مسدود شده.
ماشین روشن نمیشود.
Question2
کاری نکردم.
چه زحمتی!
اختیار دارین.
مهمان۱: واقعاً زحمت کشيدين. ديگه بايد رفع زحمت کنيم.
ميزبان: اختيار دارين. ما اينقدر از شما محبت ديديم که اينا حساب نيست. شما زحمت کشيدين تشريف آوردين.
مهمان۲: اين حرفا چيه؟ حسابی همه چيز رو بههم ريختيم. حداقل کاش میذاشتين کمکتون کنيم.
ميزبان: الآن آخر شبه. بهترين کار اينه که با احتياط رانندگی کنين و برسين خونه.
خانمی درحال خارج شدن از مغازه تعميرات تلفن است.
Preparation: Drag and Drop
1) یه نگاهی بهشون بندازید.
2) کاری نکردم.
3) لطف میکنید.
4) مغازه نیستم.
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
ممنونم.
مرسی.
متشکرم.
Question2
پس فردا صبح
فردا عصر
پس فردا شب
خانم: از بابت راهنمايیتون ممنونم. پس من گوشیها رو ميارم تا بهشون يه نگاهی بندازيد.
مغازهدار: من که کاری نکردم. حالا گوشیها رو بياريد اميدوارم بتونم کمکی کنم.
خانم: لطف میکنيد. من فردا ميارمشون.
مغازهدار: فقط من فردا عصر مغازه نيستم.
خانم: پس من فردا صبح ميام. باز هم ممنون. خدانگهدار.
Examples
Thanking
تشکر
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | متشكرم. متشكرم. | ||
S W | ممنونم. ممنونم. | ||
S W | مرسی. مرسی. | ||
S W | خيلی ممنونم. خيلی ممنونم. | ||
S W | دستتون درد نکنه. دستتان درد نکند. | ||
S W | محبت كردين. محبت كرديد. | ||
S W | لطف کردين. لطف کرديد. | ||
S W | زحمت كشيدين. زحمت كشيديد. | ||
S W | ممنون از لطفتون. ممنون از لطفتان. | ||
S W | از . . . ممنونم. از تماستون ممنونم. از . . . ممنونم. از تماستان ممنونم. | ||
S W | از اينكه . . . ممنونم. از اينكه زحمت كشيدين و زنگ زدين ممنونم. از اينكه . . . ممنونم. از اينكه زحمت كشيديد و زنگ زديد ممنونم. | ||
S W | از بابت . . . ممنونم. از بابت كمکتون ممنونم. از بابت . . . ممنونم. از بابت كمکتان ممنونم. | ||
S W | چهطور میتونم از شما تشكر كنم؟ چهطور میتوانم از شما تشكر كنم؟ | ||
S W | يه دنيا ممنون. يک دنيا ممنون | ||
S W | ممنون و متشکر. ممنون و متشکر. | ||
S W | واقعاً نمیدونم چی بگم. واقعاً نمیدانم چه بگويم. | ||
S W | شرمنده کردين. شرمنده کرديد. | ||
S W | منت گذاشتين. منت گذاشتيد. | ||
S W | واقعاً نمیدونم با چه زبونی از شما تشکر کنم. واقعاً نمیدانم با چه زبانی از شما تشکر کنم. | ||
S W | در جواب همچين کاری هيچی نمیشه گفت. در جواب همچین کاری هيچ چيزی نمیشود گفت. | ||
S W | يه کاری کردين که آدم هيچی نمیتونه بگه. کاری کردهاید که آدم هيچ چیز نمیتواند بگوید. | ||
S W | خيلی خجالت دادين. خيلی خجالت داديد. | ||
S W | بابت . . . (واقعاً) سپاسگزارم. بابت لطفی كه به خونوادهم داشتين واقعاً سپاسگزارم. بابت . . . (واقعاً) سپاسگزارم. بابت لطفی كه به خانوادهام داشتيد واقعاً سپاسگزارم. | ||
S W | سپاسگزارم. سپاسگزارم. | ||
S W | محبت شما برای ما تازگی نداره. محبت شما برای ما تازگی ندارد. | ||
S W | باعث زحمت شد. باعث زحمت شد. |
Responding
جواب به آن
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | خواهش میكنم. خواهش میكنم. | ||
S W | اختيار دارين. اختيار داريد. | ||
S W | اصلاً زحمتی نبود. اصلاً زحمتی نبود. | ||
S W | وظيفهم بود. وظيفهام بود. | ||
S W | استدعا دارم. استدعا دارم. | ||
S W | اختيار دارين، حرفشو هم نزنين. اختيار داريد، حرفش را هم نزنيد. | ||
S W | (اِی بابا،) چه زحمتی! (اِی بابا،) چه زحمتی! | ||
S W | مرحمت شما زياد. مرحمت شما زياد. | ||
S W | (من که) كاری نكردم. (من که) كاری نكردم. | ||
S W | کمترين کاری بود که میتونستم بکنم. کمترين کاری بود که میتوانستم بکنم./انجام دهم. | ||
S W | اين حرفا چيه؟/ کدومه؟ اين حرفها چیست؟/ کدام است؟ | ||
S W | قابل شما رو نداشت. قابل شما را نداشت. | ||
S W | ما اينقدر از شما محبت ديديم که اينا حساب نيست. ما آنقدر از شما محبت ديدهايم که اينها حساب نيست. |
Examples in Video
مجموعه ی زندگی شیرین
Watch the video for the examples of this function in context
Life of Shirin, EP 1: The Searchers
Expressions and Proverbs
بشکنه این دست که نمک نداره: قدر خوبیهایی که به کسی میکنید دانسته نمیشود.
نمک پروردۀ کسی بودن: قدردان کسی بودن.
نمک خوردن و نمکدان شکستن: قدردان خوبیهای دیگران نبودن.
نمک به حرام: قدرنشناس
بیچشم و رو بودن: قدردان نبودن.
* واژهها
نمک و نان در بین ایرانیها از حرمت خاصی برخوردار است. به همین دلیل قدرشناسی و قدرنشناسی را با این اصطلاحها بیان میکنند.