3 Introductionsمعرفی کردن خود و دیگران
ZirNevis | Episode 3
TranscriptConversations and Excercises
مردی بعد از کمک به خانمی در فرودگاه شروع به صحبت با او میکند.
Preparation: Drag and Drop
1) خیلی خوشوقتم.
2) همسفریم.
3) یه سفر کاری دارم.
4) مقصدم
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
خوشوقت شدم.
سعادت دارم در خدمتتون باشم.
از زیارتتون خوشوقت شدم.
Question2
مرد برای یک سفر کاری با زن همراه میشود.
زن برای کار به ترکیه سفر میکند.
مرد برای کار به ترکیه سفر میکند.
مرد: من سماواتی هستم. خيلی خوشوقتم.
زن: رضايی هستم، فرزانه. من هم خوشوقتم. مقصدتون کجاست؟
مرد: برای يک سفر کاری میرم ترکيه. شما چهطور؟
زن: اه! پس همسفريم. من هم میرم ترکيه.
مرجان همراه با خواهرش به مهمانی تولد عاطفه وارد میشود.
Preparation: Drag and Drop
1) از دیدارتون خوشوقتم.
2) ممنون که دعوت کردین.
3) کار خوبی کردین تشریف آوردین.
4) ببخشید اسمتون؟
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
خواهرتان کجاست؟
شما و مرجان تشریف بیاورید.
لطفاً با مرجان باشید.
Question2
اسم من عافطه است.
دوست عاطفه هستم.
عاطفه دوست من است.
عاطفه: سلام. من دوست مرجان، عاطفه هستم. شما بايد خواهر مرجان باشيد.
سپيده (خواهر مرجان): بله. از ديدارتون خوشوقتم.
عاطفه: من هم خيلی خوشوقتم. ببخشيد اسمتون؟
سپيده: سپيده هستم. تولد شماست؟
عاطفه: بله، خيلی کار خوبی کرديد تشريف آوردين.
سپيده: ممنون که دعوتم کردين.
.
مريم، شاگرد جديد مدرسه، با مدير وارد کلاس میشوند.
Preparation: Drag and Drop
1) دقیقاً
2) مجهز
3) چه عالی
4) اگر میشه
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
نوساز است.
بزرگ است.
مجهز است.
Question2
میشه بهم بگی بوفه کجاست؟
ممکنه کنار تو بشینم؟
اگه میشه بچههای دیگه رو بهم معرفی کن.
مدير: بچهها ايشون خانم مريم باقری، همکلاسی جديدتون هستند. مريم جان! میتونی کنار کيميا بشينی.
کيميا: خوشآمدی. از آشناييت خوشحالم.
مريم: من هم همينطور. مدرسه مجهزی به نظر مياد. اينطور نيست؟
کيميا: دقيقاً! تو زنگ استراحت همه جا رو بهت نشون ميدم.
مريم: چه عالی! اگه میشه بچههای ديگه رو هم بهم معرفی کن.
کيميا: حتماً.
دو دوست کارمند در خيابان يکديگر را ملاقات میکنند.
Preparation: Drag and Drop
1) چهکار کنم؟
2) تورو بهش معرفی کنم.
3) اگر تمومی
4) از آشناییتون خوشوقتم.
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
یکی برای خرید کردن و دیگری برای ناهار خوردن.
هر دو برای دیدن خویشاوندانشان.
یکی برای دیدن همسرش و دیگری برای طبیعتگردی.
Question2
با خواهرش
با همسرش
با دخترش
ک۱: سلام آقا!
ک۲: به، سلام. شما هم تعطيلات اومدی خريد؟
ک۱: آره ديگه. چهکار کنم؟
ک۲: اگر تمومی بيا بريم ناهار.
ک۱: نه با خانمم هستم بيا تورو بهش معرفی کنم. (رو به همسرش) ايشون همکارم آقای عسگری هستند.
ک۲: از آشنايیتون خوشوقتم.
Examples
Self-Introductions
معرفی کردن خود به دیگران
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | سلام، من . . . هستم. سلام، من مريم هستم. سلام، من . . . هستم. سلام، من مريم هستم. | ||
S W | (من) . . . هستم. خيلی خوشوقتم. (من) فرهادی هستم. خيلی خوشوقتم. (من) . . . هستم. خيلی خوشوقتم. (من) فرهادی هستم. خيلی خوشوقتم. | ||
S W | اسم من . . . ، اسم شما چيه؟ اسم من مريمه، اسم شما چيه؟ اسم من . . . است، اسم شما چيست؟ اسم من مريم است، اسم شما چيه؟ | ||
S W | من . . . م. من ياسمينم. من . . . هستم. من یاسمین هستم. | ||
S W | خوشوقتم، من . . . هستم. خوشوقتم، من عرفان هستم. خوشوقتم، من . . . هستم. خوشوقتم، من عرفان هستم. | ||
S W | اجازه میخوام خودمو خدمتتون معرفی کنم. اجازه میخواهم خودم را خدمتتان معرفی کنم. |
Responding
جواب به آن
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | اسم منَم . . .نه/ ست، من هم خوشوقتم. اسم من ياسمينه/ سپيدهست، من هم خوشوقتم. اسم من هم . . . است، من هم خوشوقتم. اسم من ياسمين/سپيده است، من هم خوشوقتم. | ||
S W | منم خوشوقت شدم. من هم خوشوقت شدم. | ||
S W | به همچنين. به همچنين. | ||
S W | از ديدنتون/ ديدارتون خوشوقتم. از ديدنتان/ ديدارتان خوشوقتم. |
Introducing People to Other People
معرفی کردن دیگران
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | . . . ، اين . . . يه/ ست. سهراب، اين مرجانه/ ساراست. سهراب، اين . . . است. سهراب، اين مرجان/سارا است. | ||
S W | (. . .،) ايشون . . .، . . . هستن. آقای ايروانی، ايشون همكلاسی من، آقای هدايت هستن. . . .، ايشان . . .، . . . هستند. آقای ايروانی، ايشان همكلاسی من، آقای هدايت هستند. | ||
S W | خانم/آقای . . .، خانم/آقای . . . . . (با حرکت دست دو نفر را به هم معرفی میکند.) خانم ایروانی/آقای امیری. خانم/آقای . . .، خانم/آقای . . . . . (با حرکت دست دو نفر را به هم معرفی میکند.) خانم ایروانی/آقای امیری. | ||
S W | بياين شما دو تا رو به هم معرفی کنم. بياييد شما دو نفر را به هم معرفی کنم. | ||
S W | (. . .،) بيا تو رو به . . . معرفی كنم. بابک، بيا تو رو به مهدی معرفی كنم. (. . .،) بيا تو را به . . . معرفی كنم. بابک، بيا تو را به مهدی معرفی كنم. | ||
S W | اجازه میخوام آقای . . . رو خدمتتون معرفی کنم. اجازه میخواهم آقای . . . را خدمتتان معرفی کنم. |
Responding
جواب به آن
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | خيلی خوشوقتم. خيلی خوشوقتم. | ||
S W | خوشوقتم از زيارتتون. خوشوقتم از زيارتتان. | ||
S W | از آشنائیتون خوشوقتم/ خوشحالم. از آشنائیتان خوشوقتم/ خوشحالم. |
Examples in Video
مجموعه ی زندگی شیرین
Watch the video for the examples of this function in context
Life of Shirin, EP 1: The Searchers
Expressions and Proverbs
من آنم که رستم بُوَد پهلوان: شخصی که برای به رخ کشیدن خودش، به تواناییهای دیگری تکیه میکند.
∞∞∞∞∞∞
گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تورا چه حاصل؟: تو با تواناییهای خودت شناخته میشوی، نه پدرت.
∞∞∞∞∞∞
واژهها:
رستم: پهلوان نامدار و افسانهای اشعار شاهنامه.
پهلوان: دلاور، مبارز شجاع
فاضل: دانا
i love it but i would love to have transcrips for ecercises . i cant read good yet.
Thanks for your comment! The audios are provided for that purpose. I hope they can help.