1 Greetings and Farewellsسلام و احوالپرسی و خداحافظی
ZirNevis | Episode 1
TranscriptConversations and Excercises
دو دوست بعد از چندین ماه یکدیگر را در یک فروشگاه ملاقات میکنند.
Preparation: Drag and Drop
1) باهات قرار بذارم.
2) چرا پیدات نیست؟
3) باید مفصل برات تعریف کنم.
4) چه طوری؟
5) روی ماهت
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
کسی در ماشین منتظرش است.
مشغول کار است.
ماشین را دوبل پارک کردهاست.
Question2
در فیسبوک باهم هماهنگ میکنند.
برای هم نامه مینویسند.
در واتساپ پیام میگذارند.
سارا: به! سلام فرزين. چهطوری؟
فرزين: سلام به روی ماهت! بد نيستم.خوش میگذره؟
سارا: شما رو نمیبینیم نه. چرا پيدات نيست؟
فرزين: يه چند مدت هست مشغول کار شدم.
سارا: جدی؟ چه کاری؟
فرزين: بايد مفصل برات تعريف کنم. شماره تلفنت همون شمارهی قبلیه زنگ بزنم باهات قرار بذارم.
سارا: آره. پس منتظر تماستم. فعلاً خدافظ. ماشين رو دوبل پارک کردم.
فرزين: خوشحال شدم ديدمت. برو، خدانگهدار!
مردی در حال آب دادن به گلهای خانهاش همسايهاش را میبيند.
Preparation: Drag and Drop
1) یادم رفت.
2) فعلاً با اجازهتون!
3) اوضاع چطوره؟
4) خانوم بچهها خوبن؟
5) سلام میرسونن.
Listen to the examples of this function in the following conversations.
Question1
گلها پژمرده شدهاند.
خانه آتش گرفتهاست.
آب از آب تکان نخوردهاست.
Question2
میگذرد.
بد نیست.
همه چیز خوب است.
مرد: سلام.
همسايه: سلام، آقا کيوان، اوضاع چهطوره؟
مرد: بد نيستم. يه مدت نبودم همهی گلها پژمرده شدن.
همسايه: خب میگفتين من بهشون آب میدادم.
مرد: ديگه يادم رفت. خانم بچهها خوبن؟
همسايه: سلام میرسونن. من مزاحمتون نمیشم. فعلاً با اجازهتون!
مرد: خواهش میکنم. قربان شما.
Examples
Greetings
سلام و احوالپرسی
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | سلام. سلام. | ||
S W | سلام، حالتون چهطوره؟ سلام، حالتان چهطور است؟ | ||
S W | سلام، خوبی؟ سلام، خوب هستی؟ | ||
S W | سلام عليکم. سلام عليکم. | ||
S W | سلام، پیدات نیست، کجایی؟ سلام، پیدایت نیست، کجایی؟ | ||
S W | سلام، چهطوری؟ سلام، چهطوری؟ | ||
S W | سلام، اوضاع چهطوره؟ سلام، اوضاع چهطور است؟ | ||
S W | (سلام،) مخلصيم. (سلام،) مخلصيم. | ||
S W | سلام، چاکريم. سلام، چاکريم. | ||
S W | (سلام،) صبح بهخير. (سلام،) صبح بهخير. | ||
S W | (سلام،) عصرتون بهخير. (سلام،) عصرتان بهخير. | ||
S W | سلام، مشتاق ديدار. سلام، مشتاق ديدار. | ||
S W | سلام، خيلی وقته نديدمت. سلام، خيلی وقت است تورا ندیدهام. |
Extended Greetings
احوالپرسی
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | حالتون چهطوره؟ حالتان چهطور است؟ | ||
S W | حالت چهطوره؟ حال شما چهطور است؟ | ||
S W | حال شما؟ حال شما؟ | ||
S W | احوال شما؟ احوال شما؟ | ||
S W | اوضاع و احوال چهطوره؟ اوضاع و احوال چهطور است؟ | ||
S W | اوضاع و احوال؟ اوضاع و احوال؟ | ||
S W | چهکار(ا) میکنی؟ چهکار(ها) میکنی؟ | ||
S W | خوش میگذره؟ خوش میگذرد؟ | ||
S W | خانم بچهها خوبن/خوب هستن؟ خانم، بچهها خوبند/خوب هستند؟ | ||
S W | احوال شریف؟ احوال شریف؟ | ||
S W | حال مبارک؟ حال مبارک؟ | ||
S W | روزگار بر وفق مراد هست؟ روزگار بر وفق مراد هست/است؟ | ||
S W | اوضاع به کامه؟ اوضاع به کام است؟ | ||
S W | همهچی روبهراهه؟ همهچیز روبهراه است؟ | ||
S W | اوضاع خوبه؟ اوضاع خوب است؟ | ||
S W | اوضات خوبه؟ اوضاعت خوب است؟ | ||
S W | دنیا به کامه؟ دنیا به کام است؟ | ||
S W | خوبی یا نه؟ خوب هستی یا نه؟ | ||
S W | روبهراه هستی یا نه؟ روبهراه هستی یا نه؟ | ||
S W | دماغت چاقه؟ دماغت چاق است؟ | ||
S W | برقراری یا نه؟ برقرار هستی یا نه؟ | ||
S W | میزونی یا نه؟ میزان هستی یا نه؟ |
Responses to Greetings
جواب سلام و احوالپرسی
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | سلام علیکم. سلام علیکم. | ||
S W | علیکم السلام علیکم السلام | ||
S W | سلام، متشكرم. سلام، متشكرم. | ||
S W | خوبم، متشكرم. خوبم، متشكرم. | ||
S W | سلام به روی ماهت! سلام به روی ماهت! | ||
S W | خيلی خوبم، متشكرم. خيلی خوب هستم، متشكرم. | ||
S W | شما چهطوريد؟ شما چهطوريد؟ | ||
S W | سلام از ماست. سلام از ماست. | ||
S W | خوبم، مرسی. خوب هستم، مرسی. | ||
S W | ممنون، خوبم. ممنون، خوب هستم. | ||
S W | بد نيستم. بد نيستم. | ||
S W | شما چهكار میكنين؟ شما چهكار میكنيد؟ | ||
S W | حال شما چهطوره؟ حال شما چهطور است؟ | ||
S W | زير سايهتون هستيم. زير سايهتان هستيم. | ||
S W | ای، بد نيستم، میگذره. ای، بد نيستم، میگذرد. | ||
S W | قربان شما. قربان شما. | ||
S W | سلام، ارادت داريم خدمتتون. سلام، ارادت داريم خدمتتان. | ||
S W | سلام، مخلصيم. سلام، مخلصيم. |
Farewells
خداحافظی
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | خداحافظ. خداحافظ. | ||
S W | خدانگهدار. خدانگهدار. | ||
S W | خوش بگذره. خوش بگذرد. | ||
S W | (بعداً) میبينمت. (بعداً) میبينمت. | ||
S W | شب به خير. شب (شما)به خير. | ||
S W | شبتون به خير. شبتان به خير. | ||
S W | (فعلاً) با اجازهتون! (فعلاً) با اجازهتان! | ||
S W | خوش اومديد/اومدین. خوش آمديد. | ||
S W | مرحمت زياد. مرحمت زياد. | ||
S W | خدا به همرات. خدا به همراهت. | ||
S W | خداحافظِ شما! خداحافظِ شما! | ||
S W | خوشحال شدم. خوشحال شدم. | ||
S W | سلام برسونيد/برسونین. سلام برسانيد. | ||
S W | چاکِريم. چاکِريم. | ||
S W | مخلصيم. مخلصيم. | ||
S W | خوشحال شدم از ديدنتون. خوشحال شدم از ديدنتان. |
Responses to Farewells
جواب خداحافظی
Listen | Spoken Written S W | Example | English Equivalent |
---|---|---|---|
S W | خداحافظ! خداحافظ! | ||
S W | خوش بگذره. خوش بگذرد. | ||
S W | به سلامت. به سلامت. | ||
S W | به سلامت، خوش اومدين/اومدید. به سلامت، خوش آمدید. | ||
S W | خدا نگهدار(تون). خدا نگهدار(تان). | ||
S W | اميدوارم دوباره ببينمتون. اميدوارم دوباره ببينمتان. | ||
S W | مرحمت زياد. مرحمت زياد. | ||
S W | بزرگیتونو میرسونم. بزرگیتان را میرسانم. | ||
S W | لطفتونو میرسونم. لطفتان را میرسانم. | ||
S W | خوشحال شدم از ديدنتون. خوشحال شدم از ديدنتان. | ||
S W | قربان/قربون شما. قربان شما. | ||
S W | مشرّف فرموديد/فرمودین. مشرّف فرموديد. |
Examples in Video
مجموعه ی زندگی شیرین
Watch the video for the examples of this function in context
Life of Shirin, EP 1: The Searchers
Expressions and Proverbs
سلام سلامتی میاره.
سلام گرگ بیطمع نیست: منظور، دوستی کسی است که مکر و حیلهای پشت دوستیاش دارد.
سرت سلامت.
غزل خداحافظی خواندن: آماده شدن برای رفتن. برای مردن هم معنی میدهد.
بدرود حیات گفتن: از دنیا رفتن.
سلام مستحبه ولی جواب سلام واجبه: جواب سلام از خود سلام مهمتر است.
چاق سلامتی کردن: احوالپرسی کردن.
سلامی چو بوی خوش آشنایی بدان مردم دیده روشنایی
* واژهها
درود: سلام
بدرود: خداحافظ
طمع: مکر، حیله
غزل: شعر
حیات: زندگی
مستحب: کاری که اگر انجام شود بهتر است ولی اجباری در انجام آن نیست.
بدان: به آن
سلام سلام، از هایده
In the Preparation of the first conversation, number 3 has the word مفصل? Does anyone know what that means? And how it’s pronounced?
It means “in details.”
I’m going thh write the answer here: مفصل could mean detailed and lengthy. It’s pronounced /mofas-sal?
We also have /mafsal/ which means joint and it’s written with the same spelling but that is pronounced differently. The context will help us decide which one it is.